15.0
کد خبر: 4913     12:02 1399/12/08

خبرساز شدن قدیمی‌ترین مجله سینمایی کشور؛

روایت هوشنگ گلمکانی از درگیری با پسر مهرابی/ سردبیر «ماهنامه فیلم» سکوتش را شکست/ شماره جدید با نام «فیلم امروز» منتشر می‌شود

روایت هوشنگ گلمکانی از درگیری با پسر مهرابی/ سردبیر «ماهنامه فیلم» سکوتش را شکست/ شماره جدید با نام «فیلم امروز» منتشر می‌شود

هوشنگ گلمکانی سردبیر «ماهنامه فیلم» و عباس یاری دیگر بنیان‌گذار این مجله قدیمی حوزه سینما بالاخره پیرامون مشکلاتشان با پویا وارث مسعود مهرابی سخن گفتند و خبر از انتشار شماره جدید با یک نام دیگر «فیلم امروز» دادند.

like news1
    
like news0

به گزارش خبرنگار کندو نیوز، هوشنگ گلمکانی، سردبیر و یکی از بنیان‌گذاران مجله سینمایی «فیلم» با انتشار عکس نوشتی از انتشار شماره جدید این ماهنامه با عنوان «فیلم امروز» خبر داد و نوشت: بیانیه توضیحی ما درباره رویدادهای اخیر مجله، امروز منتشر می‌شود.

 

پست اینستاگرامی هوشنگ گلمکانی و خبر از تولد مجله فیلم امروز

 

چند شب پیش بود که خبر رسید هوشنگ گلمکانی و عباس یاری از مجله فیلم به‌عنوان قدیمی‌ترین مجله سینمایی ایران جدا شدند و سکان این رسانه را پویا مهرابی پسر زنده‌یاد مسعود مهرابی به دست می‌گیرد.

 


بیانیه هوشنگ گلمکانی و عباس یاری به شرح زیر است:

 

با سپاس از همکاران و همراهان همیشگی «ماهنامه فیلم» که با شنیدن شایعه‌ها و خبرهای نصفه‌نیمه درباره رویدادهای مجله اظهار تأسف و همدلی کرده‌اند، انتظارشان را هم برای شنیدن توضیحی شفاف در این زمینه، کاملاً درک می‌کنیم و حقشان می‌دانیم.


واقعیت این است که تا همین چند ماه پیش، فکر نمی‌کردیم امتیاز نشریه هم که یک مجوز فرهنگی است و دارنده‌اش باید «شرایط» لازم را برای دریافت آن داشته باشد، مثل اموال منقول و غیرمنقول به ارث برسد؛ به‌خصوص امتیاز نشریه‌ای با نزدیک به چهل سال قدمت که نقش و جایگاه سه بنیان‌گذارش بر کسی پوشیده نیست.

 

عباس یاری، مسعود مهرابی و هوشنگ گلمکانی


در واقع ما سه نفر بنیان‌گذار مجله، حتی پیش از شروع انتشار «ماهنامه فیلم» همکاری‌مان را شروع کرده بودیم و هنگامی که تصمیم به انتشار مجله گرفتیم، در تقسیم کار بین خودمان، مسئولیت دریافت امتیاز به آقای مسعود مهرابی سپرده شد. ماهنامه «فیلم» این طور شکل نگرفت که چند سال پیش از آن کسی رفته باشد تقاضای امتیاز داده باشد و بعد که امتیاز را گرفت محلی و امکاناتی فراهم کند و کسانی را یک به یک فرابخواند و کم‌کم هسته مرکزی یک مجله را شکل بدهد. چنین شخصی می‌تواند ادعای مالکیت داشته باشد؛ اما «فیلم» این گونه شکل نگرفت و مسعود مهرابی هیچ گاه در فکر انتشار مجله سینمایی نبود و البته چند سال پیش از آن درخواست انتشار یک نشریه طنز و کاریکاتور به نام «عبید» را کرده بود. حتی در سه شماره اول مجله «فیلم» که یک گاهنامه راهنمای فیلم بود کم‌ترین نقش را داشت و از شماره چهارم در تابستان سال ۶۲ مسئولیت قانونی را به عهده گرفت تا سال ۶۹ که سرانجام امتیاز مجله صادر شد؛ اما با مسامحه می‌پذیریم که انتشار «فیلم» همزمان توسط سه نفر آغاز شد که هر کدام وظیفه‌ای را به عهده گرفتند.


پس از سال‌ها انتشار مجله، به دلیل اختلاف‌نظرهایی که در جمع وجود داشت، نیاز به تدوین مشارکت‌نامه‌ای احساس شد که نقش و وظیفه هر یک از شرکا و شیوه اداره مجله و آینده آن را روشن کند. در بهار سال ۱۳۸۶ این مشارکت‌نامه زیر نظر همکار عزیز و دوست مشترک‌مان آقای جهانبخش نورایی که منتقد فیلم و در ضمن وکیل دادگستری و مشاور حقوقی است تنظیم شد و شخص ایشان به‌عنوان حَکَم و داور مرضی‌الطرفین در این مشارکت‌نامه تعیین شدند. در یکی از مواد این مشارکت‌نامه آمده که با مرگ یکی از سه نفر، مشارکت منحل می‌شود و در ماده دیگری تصریح شده که چنان‌چه آقای مهرابی به هر دلیلی قصد ادامه کار مطبوعاتی نداشته باشد و بخواهد امتیاز مجله را به شخص دیگری واگذار کند، اولویت با دو شریک دیگر – یاری و گلمکانی – است.

 

در مجموع، با توجه به شناختی که از سابقه پنجاه‌ساله مطبوعاتی ما و پیشینه ماهنامه «فیلم» و روند انتشار آن و همچنین نقش و جایگاه هر یک از ما سه نفر در مطبوعات، سینما و کل جامعه فرهنگی وجود دارد تصور نمی‌کردیم که با مرگ هر یک از ما تردیدی برای ادامه کار وجود داشته باشد و حتی اگر قانون چیز دیگری بگوید می‌توان از تبصره‌ای استفاده کرد که حقوق افراد در موردی چنین روشن، رعایت شود؛ اما بعد معلوم شد قانون به این چیزها توجه ندارد و پس از مرگ مسعود مهرابی، با شتابی که وارثان به خرج دادند، امتیاز مجله به‌سرعت به فرزندش پویا مهرابی منتقل شد؛ هرچند که به نظر می‌رسد مقدمات این انتقال شاید پیش از مرگ مسعود مهرابی آغاز شده بود. با این حال، ما برخوردی منفی با این روند نکردیم و از این انتقال استقبال کردیم؛ اما از همان آغاز، وارث محترم که سنی کم‌تر از عمر مجله دارد، بدون تجربه و شناخت از دنیای سینما و مطبوعات و روال کار تقریبا چهل‌ساله مجله «فیلم»، قصد دخالت در مدیریت مجله را کرد و به توصیه‌های ما برای چند سال تجربه‌اندوزی و سپس گرفتن نقش موثر در مدیریت اعتنا نکرد. هر روز که به دفتر مجله می‌رفتیم، می‌دیدیم کارکنان دفتر، حکایت‌ها از برخورد نامتعارف او دارند. چند جلسه‌ای هم که برای توضیح و توجیه و رفع مشکل داشتیم، بی‌فایده بود.


تیر خلاص در اواخر تدارک انتشار شماره ۵۸۱ زده شد. همچنان که همه می‌دانند سال‌هاست در پایان هر دوره جشنواره فجر از نویسندگان و منتقدان مجله برای انتخاب برگزیده‌های‌شان، نظرخواهی می‌کنیم. این نظرخواهی هم متکی به سابقه نویسندگان و شناخته بودن نام و نگاه‌شان برای خوانندگان است. آقای پویا مهرابی هم مایل به شرکت در این نظرخواهی بود. هر چه توضیح دادیم که این نظرخواهی همیشه از کسانی انجام می‌شود که سابقه‌ای در نقد و ادبیات سینمایی دارند و کسی شما را در این عرصه به یاد نمی‌آورد، بی‌فایده بود. گفتیم علاوه بر سنت جهانی این گونه نظرخواهی‌ها، در مجله فیلم هم نویسندگان پس از این که چند سال از نوشتن‌شان می‌گذشت مجاز به شرکت در این نظرخواهی‌ها می‌شدند و پدرت بیش از همه اصرار بر این قاعده و روال داشت.

 

بی‌فایده بود و همچنان اصرار کرد، با این استدلال که: «من مدیر مسئولم.» و هر چه می‌گفتیم این نظرخواهی از منتقدان و نویسندگان است نه از مدیران مسئول، اصرار ادامه پیدا کرد. پس از سه روز کشمکش و تلاش نامبرده برای وارد کردن نظرهایش به فهرست برگزیدگان و مقاومت ما، پویا مهرابی در حضور تعدادی از همکاران در اتاق صفحه‌بندی فرمان به اخراج گلمکانی و یاری و شجری‌کهن داد!

 

از شرح جزییات بامزه ماجرا می‌گذریم. پس از دو سه روز، سرانجام با وساطت یکی از همکاران، او رضایت داد که مجله بدون ورود به نظرخواهی منتشر شود، اما به‌عنوان آخرین شماره. ما با توجه به شناختی که از نامبرده پیدا کرده‌ایم، ادامه همکاری را مطلقا ناممکن می‌دانیم و او هم بر این تصور است که با در دست داشتن امتیاز انتشار ماهنامه «فیلم»، بدون توجه به حقوق معنوی دو شریک دیگر و سایر نویسندگان مجله مالک مطلق آن است و می‌تواند شخصا درباره‌اش تصمیم بگیرد. همان طوری که قانون، عنوان «فیلم» را متعلق به وارث مسعود مهرابی دانسته، منتظر می‌مانیم تا همان قانون درباره حقوق معنوی تاریخ «فیلم» برای دو شریک و بنیان‌گذار دیگرش تصمیم بگیرد.

 


بی هیچ تردیدی ما در میراث «فیلم» سهیم هستیم و در ادامه راه، «فیلم» هم جایی است که ما و نویسندگان آشنای مجله حضور داریم؛ حتی اگر قانون، این اسم را متعلق به دیگری بداند و ما با عنوان دیگری کارمان را ادامه بدهیم. فرصت برای تدارک شماره نوروز که از دست رفته، اما شماره بعدی مجله با نامی دیگر، اردیبهشت آینده با حضور فیلمی‌ها منتشر می‌شود... و – گفتیم و بارها تکرار کردیم که – کشتی به راهش ادامه می‌دهد.»

 

انتهای پیام/
 

Source: kandoonews.com
رعنا آزادی‌ور به بلوغ حرفه‌ایی‌اش رسیده است

رعنا آزادی‌ور به بلوغ حرفه‌ایی‌اش رسیده است

هوشنگ کلمکانی نوشت: رعنا آزادی‌ور پس از کار خوبش در «خانه دختر»، در «زخم کاری» انگار به بلوغ حرفه‌ای‌اش رسیده و نقشی دشوار و پیچیده را با مهارت بازی کرده است.

«هفت» و فراستی، آفت نقد شده‌اند

«هفت» و فراستی، آفت نقد شده‌اند

هوشنگ گلمکانی، سردبیر ماهنامه فیلم معتقد است یکی از چیزهایی که در این سال‌ها آفت نقد فیلم شده است، همین برنامه «هفت» و فراستی است.

پاسخ به توجیهات تلویزیون برای استفاده از کلاه گیس در گاندو

پاسخ به توجیهات تلویزیون برای استفاده از کلاه گیس در گاندو

هوشنگ گلمکانی بعد از موج رسانه ای که علیه تلویزیون به خاطر استفاده از کلاه گیس در سریال گاندو راه انداخت، در صدد پاسخ به توجیهات کانال سه برآمده است.

گزارش عجیب سرهنگ علیفر سوژه منتقد سینما شد

گزارش عجیب سرهنگ علیفر سوژه منتقد سینما شد

گزارش سرهنگ علیفر که همواره سوژه خوبی برای دابسمش و شوخی های مجازی بوده است اینبار صدای هوشنگ گلمکانی سردبیر ماهنامه فیلم را درآورد.

شاخ‌به‌شاخ شدن مسی و راموس یا نبرد گلادیاتورها (فیلم)

شاخ‌به‌شاخ شدن مسی و راموس یا نبرد گلادیاتورها (فیلم)

زمین‌های فوتبال شبیه میدان‌های نبرد گلادیاتورها شده است، از زمانی که پول‌های کلان وارد فوتبال شده.

خوش‌خیالی پرید؛ از این شکست استقبال می‌کنم

خوش‌خیالی پرید؛ از این شکست استقبال می‌کنم

تیم ایران اگر قهرمان می‌شد قطعاً همه خوش‌حال می‌شدیم؛ اما در پناه آن قهرمانی، بسیاری از ضعف‌های فوتبال ما نادیده گرفته می‌شد؟ از این شکست استقبال می‌کنم تا بیش از این دچار خوش‌خیالی نشویم.

capcha
پر بحث ها ...